اثر شام نخوردن
امام صادق علیه السلام
مَن تَرَكَ العَشاءَ لَيلَةً ، ماتَ عِرقٌ في جَسَدِهِ ولا يَحيا أبَداً .
هر كس يك شب شام نخورد ، رگى در بدنش مى ميرد و ديگر هرگز زنده نمى شود .
. مكارم الأخلاق : ج ١ ص ٤٢٤ ح ١٤٤٨
امام صادق علیه السلام
مَن تَرَكَ العَشاءَ لَيلَةً ، ماتَ عِرقٌ في جَسَدِهِ ولا يَحيا أبَداً .
هر كس يك شب شام نخورد ، رگى در بدنش مى ميرد و ديگر هرگز زنده نمى شود .
. مكارم الأخلاق : ج ١ ص ٤٢٤ ح ١٤٤٨
آيه الله وحيد خراساني نقل كرد : مدت بيست سال در مدرسه حاج حسن مشهد تحت سرپرستي مرحوم حاج شيخ حبيب الله گلپايگاني - كه سالها در مسجد گوهر شاد امام جماعت بود - بودم . ايشان روزي به من فرمود :
« مدتي در تهران مريض و بستري شدم . روزي به جانب حضرت رضا عليه السلام رو كرده گفتم : آقا ! من چهل سال تمام پشت در صحن، در سرما و گرما ،سجدهي عبادت پهن كرده ،نماز شب و نوافل مي خواندم و بعد خدمت شما شرفياب مي گشتم حال كه بستري شدهام، به من عنايتي بفرماييد . ناگاه در همان حال بيداري ديدم در باغ و بستاني خدمت حضرت رضا عليه السلام قرار دارم ايشان از داخل باغ گلي چيده به دست من دادند من آن گل را بوييدم و حالم خوب شد جالبتر آن كه دستي كه حضرت رضا عليه السلام به آن دست گل داده بودند، چنان با بركت بود كه بر سر هر بيماري ميكشيدم، بيدرنگ شفا مييافت ! البته در همان روزهاي نخست با يك مرتبه دست كشيدن بيماريهاي صعب العلاج بهبود مي يافت، ولي بعد از مدتي كه با اين دست با مردم مصافحه كردم، آن بركت اوليه از دست رفت و اكنون بايد دعاهاي ديگري را نيز بر آن بيفزايم تا مريضي شفا يابد .»
آنان كه خاك را به نظر كيميا كنند آيا بود كه گوشهي چشمي به ما كنند؟
حضرت معصومه سلام الله علیها دختری است از تبار حضرت زهرا سلام اللّه علیها و همچون او، حامی ولایت و امامت؛ و چونان حضرت زینب سلام اللّه علیها، قافله سالاری شایسته. اگر فریاد حضرت زینب سلام اللّه علیها بنی امیه را رسوا کرد، فریاد حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها کید بنی عباس را برملا کرد.
قدر و منزلت این بانوی گرامی به حدّی است که از سوی ائمّه (علیهم السلام)، زیارتی مخصوص برای ایشان صادر شده است. از بین امامزادگان و فرزندان اهل بیت (علیهم السلام) فقط چهار نفرند که زیارتنامه ی مخصوص دارند: حضرت زینب کبری (سلام الله علیها)، حضرت ابا الفضل العباس (علیه السلام)، حضرت علی بن الحسین (علیهماالسلام) و حضرت فاطمه ی معصومه (سلام الله علیها).
قلم، رازدار بشر
«قلم»، حافظ علوم و دانشها، پاسدار افکار انديشمندان، حلقه اتصال فکري عالمان و پُل ارتباطي گذشته و آينده بشر بوده، و حتي ارتباط آسمان و زمين نيز از راه لوح و قلم به دست آمد. «قلم»، انسانهايي را که از نظر زمان و مکان جدا از هم زندگي ميکنند، پيوند ميدهد؛ گويي همه متفکران بشر را در تمام طول تاريخ و در تمام نقاط زمين، در يک کتاب خانه بزرگ جمع ميبيني! در اين کتاب خانه، سخنان آسماني و زميني جمع است، از سقراط گرفته تا ابنسينا و معاصرانمان. از قرآن و نهج البلاغه تا اَوسْتا و انجيل. همه و همه هستند. «قلم»، رازدار بشر و خزانه دار دانشها و جمع آوري کننده تجربههاي قرنها و دورانهاست و اگر قرآن به آن سوگند ياد ميکند، به همين دليل است؛ زيرا هميشه، سوگند به امري بسيار پرارزش و محترم ياد ميشود. شاعر خوشبيان، مسعود سعد سلمان، موقعيت حسّاس قلم و نوشتن را چنين ترسيم ميکند:
نبشتن ز گفتن مهمتر شناس
به گاه نوشتن به جايْ آرْ هوش
اگر در نبشتن خطايي کُني
سرت چون قلم دور مانَد ز دوش
قلم، منشأ هدايت و آگاهي
خداوند متعال در قرآن مجيد، افزون بر آن که نام سورهاي را «قلم» مينهد، تا آنجا براي اين موضوع به ظاهر کوچک اهميت قايل است که به آن و آنچه با آن نوشته ميشود، سوگند ياد ميکند. چه سوگند عجيبي! در واقع آن چه به آن در اينجا سوگند ياد شده، ظاهرا موضوعي کم اهميت است؛ يک قطعه ني يا چيزي شبيه به آن و کمي مادّه سياه رنگ، سپس نوشتههايي که بر صفحه کاغذ ناچيز رقم زده ميشود؛ اما در واقع، اين قلم، همان چيزي است که سرچشمه پيدايش تمام تمدّنهاي انساني، تکامل دانشها و بيداري انديشهها به شمار ميآيد.
قلم، منشأ هدايت و آگاهي بشر است تا آنجا که زندگي بشر را به دو دوران تقسيم ميکنند: دوران تاريخ و دوران پيش از تاريخ. دوران تاريخ، از زماني آغاز ميشود که خطْ اختراع و انسان دست به قلم شد و توانست ماجراي زندگي و تجربههاي خود را بر صفحههاي کاغذ بنويسد.